به‌فرخندگی ٦ فروردين‌ماه، زايش اشوزرتشت، پيامبر بزرگ ايرانی
به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا



  به‌فرخندگی ٦ فروردين‌ماه، زايش اشوزرتشت، پيامبر بزرگ ايرانی
  شگفتی‌های اندیشه‌های اشوزرتشت



  موبد دکتر اردشیر خورشیدیان :

  از آنجا که  «اندیشه ها» ی بشری بنیان گزار باورها و اعتقادات انسان ها هستند و «باورهای» بشری است که وجدان فطری انسان ها را تعریف میکنند و خلق و خو و اخلاق میشود. و« اخلاق» است که ، «قانون » مینویسد و حد و حدود حق و حقوق و آزادی های فردی واجتماعی رابه دقت تعریف میکند و درنتیجه «امنیت» و«عدالت » در فرد و جامعه ایجاد می کند.تنها چنانچه اندیشه های بشری،انسانی باشد، میتواند باورهای انسانی واخلاق و قانون وامنیت وعدالت انسانی به باورمی آورد وتعالی بخش وفروهرسازباشد.وگرنه فردو جامعه رابه بیراهه میکشاند.
در روز خورداد از ماه فروردین 1768 سال پیش ازمیلاد مسیح درسرزمین «ایران ویج »که هنوز آریاییان در جهان پراکنده نشده و با زندگی دامداری و انجام ییلاق و قشلاق، روزگارمیگذرانیدند و بی سوادی و جهل در جهان فراگیر بود و سران وپیشوایان، با اعتقاد به طبیعت پرستی و خدایان پنداری ازروی ناآگاهی ونادانی و برای حفظ منافع و مصالح خویش، فرهنگ تسلیم شدن به سرنوشت وخرافات را در بین مردم رواج میدادند. درشهر« رگه» در کناردریاچه « چیچست»، کودکی پای به گیتی نهاد که پدرش پوروشسب و مادرش دغدو ازخانواده اسپیتمان نام او را « زرتشت » نهادند. و دردوران کودکی به استادی اندیشمند بنام« برزین» سپرده شد تا دانش زمان بیاموزد. اشوزرتشت درکودکی بسیارپرسش گربود وتا پاسخ منطقی پرسش خود را نمی یافت ازپای نمی نشست. ذهن پژوهشگراو، وی را برآن داشت که به همه باورهای نیاکانی و اوضاع اجتماعی زمانه خویش تردید به دل راه دهد وراه وروش هایی را که مردمان زمان او که آیین مهری و زروانیسم و هوشنگی داشتند و پیشوایانشان «کرپن» و«اوسیج ها»، آنها را پاسداری و تبلیغ می کردند و کاوی ها(پادشاهان کیانی) با تمام توان از آنها دفاع مینمودند، را نابخردانه یافت. آیین هایی که برپایه ترس ازخدایان پنداری استواربودو دروغ وناراستی می پراکند وبرخشم وکین می افزودند وجهان را به تباهی میکشاند(گاتاها). زرتشت درسن 20 سالگی برای غور دراندیشه های خویش ویافتن راه حلی راستین درحل مشکلات به کوه « اشیدرنه» پناه برد وبه مدت ده سال باخدای خودخلوت گزید وبه درون نگری پرداخت،(تمام آیات یسنا28). اوپرسشهای بی شمارخویش را بوسیله« وهومن» (نیک اندیشی) با اهورامزدا (دانای بزرگ هستی بخش) درمیان نهاد وپس ازبرگزیده شدن به پیامبری درسن سی سالگی با کتاب آسمانی «گاتاها» به میان مردم بازگشته،انسانها را به درک و پذیرش وپیروی ازدین «مزدیسنی» ومبارزه منطقی وخردمندانه با آیین های «دیویسنی » تبلیغ نمود.
خوشبختانه امروزه کتاب آسمانی زرتشتیان «گاتاها» باهمت وکوشش وگذشت وفداکاری نیاکان بهدین به ویژه موبدان ، بطوربسیاردقیق وکامل حفظ شده و توسط اوستا شناسان بادقت ترجمه گردیده است وهرانسانی خود میتواند با مراجعه به این کتاب، به ریزه کاری های اندیشه ها وباورهای پیامبر ایران زمین،اشوزرتشت پی ببرد.
اینجانب به عنوان موبدی پژوهشگرکه ازدوران کودکی بااین اندیشه آشنایی داشته وبیش ازچهل سال است که برروی تک تک بندهای گاتاها پژوهش مینمایم ، باتحقیق کامل میتوانم  بادیگراندیشمندان واوستا شناسان جهان هم آواز گردم که اندیشه های مطرح شده ازسوی پیامبرایرانی درگاتاها، کشف یک سری حقیقت واعلام آن به بشریت می باشد. که سخن گفتن درمورد هرکدام ازآن، مستلزم ساعت ها زمان وفرصت و کاوش میباشد. واینجانب کوشش مینمایم که  تنها به چند باورشگفت انگیزی که دراین کتاب آسمانی مشاهده کرده ام، بطوربسیارفشرده اشاره نمایم  :   
1. نخستین کشف شگفت انگیزاشوزرتشت که نظرهراندیشمندی رابرمی انگیزد ، باوربه «اهورامزدا » خدای یکتا وبی همتای است که اهورا(هستی بخش )ی، مزدا (ابردانا وحکیم) است ودرهمه هستی درجریان است وکل آفرینش جلوه ای ازذات پاک اوست وبدون استثنی هرچه راآفریده ، گوهرمیباشد وچیزی به نام بدی درعالم حقیقت وجود خارجی ندارد. وهرانسانی درجهان میتواند با خود کاوی وخودشناسی، فروهرخویش رادریابد وخدارا در وجودخود پیداکرده وبا برگزیدن اندیشه های «سپنته منی» با تمرین وممارست،  با اوهماهنگ شده ویکی گردد.
2. کشف بزرگ دوم اشوزرتشت این بود که جهان هستی، ازدوبخش گیتی ومینیو تشکیل شده واین دوبخش درهم و باهم بوده وازیکدیگرجداناشدنی است.  هرانسانی درجهان نیزازدوبعد گیتی ومینوی ( تن وروان و جسم وجان و آترسچا ومننکهسپاوعقل واحساس) تشکیل یافته است. انسان باید جوری زندگی کند که هم گیتی راداشته باشد وهم مینو را وهم تن را وهم روان را.
3. اودریافت که اهورامزدا به انسان دونیروی بزرگ وبی همانند، منه (خرد) ودائنا(وجدان) بخشیده وآزادی کامل گزینش داده است. تاهرکس بنا بر تشخیص خود، با آزادی کامل راه خویش رابرگزیند. بنابراین نه تنها نباید ازخدا ترسید بلکه باید دانست که خداهمه انسانها را ازهرجنس ونژاد وملیت ومذهب که باشند،به یک نسبت دوست دارد و یاروپشتیبان همه سپنته من ها(نیکان وخوبان وپیروان راه راستی) خواهد بود. 
4. کشف دیگراشوزرتشت که جهان اندیشه رابه شگفتی بسیار واداشته است، کشف قانون « اشا» بود. اشوزرتشت به درستی دریافت که جهان هستی برپایه هنجاری دقیق ویکسان وجاودانه به نام «اشا» به مفهوم راستی وپاکی وعشق اهورایی حاکم است وهیچ بخشی ازهستی، توان تخطی کردن ازاین قانون راندارد. مگر انسان که به علت برخورداری ازخرد میتواند این قانون را بشناسد وازآن استفاده یا سوء استفاده کند. بنابراین آموزش داد که همگی بدانند که «راه درجهان یکیست وآن راه اشویی است. » وانسانهایی موفق وسرافرازند که این قانون رابدرستی بشناسند وباتمام وجودبرپایه آن رفتارکرده ، برعلیه دروغ ودروغ پرستان به نبرد اندیشه به پردازند. 
5. کشف دیگراو، مقدس دانستن محیط زیست وپاک نگداشتن چهارآخشیج آب وباد وخاک وآتش می باشد.اندیشه ای که تازه شاید بیش ازصد سال نیست که بشربه این حقیقت رسیده ودریافته که روان آفرینش ازروان ما انسانها جدا نیست واگرمحیط زیست گرامی داشته نشود وآلوده گردد، خسارت جبران ناپذیری به بارخواهد آمد.
6. کشف بزرگ دیگراو این بود که درک کرد که چون «شر» تابعی ازقانون «اشا» است .بنابراین انسان میتواند با دانش برهمه بدی ها که موجب شربرای بشر میشود فائق آید . اوآموزش دادکه همه انسانها وظیفه دارند که پیش ازروزواپسین،هنجارطبیعت یا«اشا» رابشناسند و راه راستی رابه دیگران بیاموزد. 
7. اودریافت که « میستاییم دین پاک مزدیسنی زرتشتی را که دورنگهدارنده جنگ افزاروآشتی دهنده ودین ازخود گذشتگی است»وتنها نبردی راکه ستود، نبرد دردامنه اندیشه بود.وتنهااستفاده ازاسلحه رابرای دفاع مجازدانست.    
8.  اشوزرتشت درک کرد که همانکه انسان آفریده شد،دونیرودراندیشه اوشکل میگیرد، یکی نیک دراندیشه وگفتارو کردار(سپنته من)ودیگری بد دراندیشه وگفتاروکردار(انگره من).و«اهره من» وجودخارجی نداشته و تنها در اندیشه انسان است که معنی ومفهوم پیدا میکند. درحالی که اهورامزدا،اهورا(هستی بخش)وآفریننده است. انگره که منفی وواپس گراوویرانگراست،تنها درمن وشخصیت انسان وجود دارد. درحقیقت خداوند، انسان را آفریده وانسان اهره من را. وهرچه نیکی وآبادانی وپیشرفت می بینیم حاصل تلاش آدمهای هومن ووهومن وسپنته من گیتی،وهرچه بدی درجهان می بنیم حاصل کوشش آدمهای دژمن واکمن وانگره من است. 
9. کشف شگفت انگیزدیگراشوزرتشت این بود که تنها خط کش ومعیاردقیقی که میتواند «نیکی» رااز«بدی» جدا کند، ترازوی منه (خرد ) ودائنا(وجدان ) میباشد. زیرا که خرد یا عقل منافع فردی ووجدان،منافع جمع را جستجو میکنندو تنهارفتاری رامیتوان نیک نامید که کمینه (لااقل) هرچه به خود نمی پسندی به دیگری( یعنی هیچ انسان دیگری ازهرجنس ورنگ ونژادوملیت ومذهب)نه پسندی.که البته اشوزرتشت درگاتاها ازاین مرحله نیزبالاترمی آموزد ومیفرماید که «انسانی به راستی خوشبخت است که خوشبختی دیگران رافراهم نماید.» که این باورآموزش و تبلیغ «اخلاق انسانی » به نحو کامل وبه بالاترین شکل ممکن میباشد.
10. کشف دیگراین پیامبرآریایی این بود که «باورهاست» که «وجدان فطری انسان» را پرورش میدهد. پس برای آموزش باورهای خویش،ازکلمه «دائنا یا دین»که به مفهوم «وجدان آگاه انسانی» بوداستفاده کردو«دین مزدیسنی زرتشتی» را بنیان نهاد. به این امیدکه این کلمه دین، گویای کامل اندیشه های انسانی او باشدوهرگز ازمسیر وجدان وانسانیت دورنگردد. اندیشه هایی که تعالی بخش وسپنته من سازاست وفرقه سازنمی باشد. ودرپی آموزش وپرورش انسانهایی  بود که جزخدانبینند و جزدراندیشه خوشبخت کردن دیگران اندیشه دیگری درسرنه پرورانندوازبام تاشام، بال اندیشه وگفتارنیک خود را بازکرده ، ازبالا به مسائل نگاه کنندوباسرعت وشتابی فراتر ازتوان خویش ، جهان را به بسوی پیشرفت وآبادانی سوق دهند.
11. این پیامبرراستین دریافت که « دانا نیک را برمی گزیند ونادان بد را» و آموزش دادکه « دانا وظیفه دارد که نادان رابیاموزد،نشاید(ونبایدکه ببیندوتحمل کند)که نادان سرگشته بماند».واین اصل باید،همواره تداوم داشته باشد.
12. کشف بزرگ دیگراشوزرتشت این بود که نمازباید کرداری باشد. هرچند که درگاتاها میفرمایدکه « اینک با دستهای برافراشته تورا ای اهورامزدا ستایش میکنم» ولی چون درک کرده است که «دوصد گفته چون نیم کردارنیست » درآیه ای دیگربلافاصله تاکید میکند که «بااندیشه وگفتاروکردارنیک ستایشهایم را بتو ای مزدا اهورا، پیشکش مینمایم » یعنی هرچند که نمازخواندن یک امرمذهبی است وبرای هرزرتشتی پنج گاه سرودن کلمات مانتره اوستا شایسته است. ولی باید نمازبه دعا وثناکردن ختم نشده ومفهومی شود و کرداری گردد و آموزش داد که  تنها عمل کردن به « نیکی وراستی» است که اهورامزدا را خوشنود می سازد.
13. تقسیم بندی مردم گیتی به سه دسته «اشونان » . « نادانان » و « دروگوندان» ازقدرت بی نهایت اندیشه وخردمندی اشوزرتشت خبرمیدهد که امروزه نیزمیتواندبسیارکارسازباشد.امروزه نیزتنها راه نجات جهان ازجهل وبی خبری وویرانی وخرافات اینست که  اشونان (حق شناسان ونیکوکاران)، نادانان راازدانش خویش بهره مند سازند وبا دروغ پرستان (دروگوندان ) با اسلحه اندیشه وخرد، نبرد کنند وتاشکست کامل آنها ازپای ننشینند.
14. باوربه هفت پایه عرفان زرتشتی یکی ازشگفت انگیزترین اندیشه های اشوزرتشت است. که می آموزد که انسان که تنها موجودی برروی زمین است که به علت برخورداری ازخرد میتواند من خویش را بسوی «سپنته منی» هدایت نماید وبا آموزش شش فروزه دیگر یعنی وهومن (نیک منشی )، اریبهشت (بهترین راستی وپاکی وعشق اهورایی)،شهریور(شهریاری برخویش وتسلط برنفس) وسپندارمزد(مهرومحبت وفروتنی) وخرداد (دانش اندوزی  تارسیدن به رسایی ) به امرداد(جاودانگی )  برسد. وبه راستی سپنته من گشته با خدایکی گردد.       
 ازاین گونه حقایق بی نظیرو پرازفرهنگ اشویی، را که اشوزرتشت به راستی کشف وبه بشریت اعلام نمود، ودرکتاب آسمانی خود «گاتاها» وجود دارد وشمامیتوانید با مطالعه اندیشمندانه آن، به کنه آن دست یابید. 
                                                          *******
ولی شگفتی بیشترمن به عنوان یک موبد پژوهشگر، ازعمل کرد این پیامبربزرگ ایرانی است که چون دریافته بود که انسان برای نیکو زیستن به دودسته باورنیازدارد. باورهای فراواقعی وتعالی بخش که بر«راستی»ها تکیه دارد وهمیشگی وغیرقابل تغییراست،که انسانها باید به آنها ایمان آورندودرزندگی بکاربندند که امروزه به آنها« علوم پایه» میگوییم ودسته دوم باورهایی که انسانها خودایجاد وقراردادنموده اند، تا اموراتش بسته به زمان و مکان به درستی به انجام رساند. که امروزه به این گونه باورها، «علوم کاربردی» گفته میشود. او دریافت که اصول دین(وجدانی) که برحقایق انسانی تکیه دارد،مانند علوم پایه براساس هنجارهستی وقانون اشاست،وجاودانه است. ولی طریقت وشریعت دین که مذهب سازاست، همانند علوم کاربردی،نمیتواند جاودانه باشد وبایستی مرتب براساس شرائط زمان ومکان تغییریابد وفرشکرد گشته،به روزشود. بنابراین اززمانی که ازکوه اشیدرنه به پایین آمد وتصمیم گرفت باورهای گاهانی را به میان مردم برد ، اصول زیررا رعایت وبه اجرا گذارد، که دراینجا به چند مورد ازآنها اشاره مینمایم  :    
1. زمانی که پیامبرمشاهده کرد که پس ازده سال تلاش درمحل زایش خویش جزتعدادی انگشت شمار یار جمع نشد وبادشمنی بسیاری که کرپن ها واوسیج ها وکاوی ها انجام میدهند، نمیتواند به آرمان خود برسد. مهاجرت به شهربلخ را، به گردآوردن یار وجنگیدن با اسلحه ترجیح داد وبه دربارگشتاسب شاه رفت ومدت چهارسال درآنجا با اسلحه خرد ومنطق واستدلال، باورهای دینی خود را ارائه داد تا بالاخره مورد پذیرش شاه وشهبانو ودووزیرگرانقدراو جاماسب حکیم و فرشوشترودیگرمردمان قرارگرفت.
2. دومین کارشگفتی که این بزرگ مرد تاریخ انجام داد،این بود که  درکتاب گاتاهای خویش ازهیچگونه سنن واداب و رسوم وشریعت ویژه ای سخن نگفت وبلافاصله پس ازپذیرفتن دینش توسط مردم ، به تاسیس «انجمن مغان» پرداخت وآیین (سنن) زرتشتی شامل قوانین مذهبی وطریقت و شریعت وآداب ورسوم مذهبی زرتشتی را در«انجمن مغان » بطورانجمنی پی ریزی کرد.  وچون میدانست که هرگونه آیینی هرچقدرهم انسانی ودرست باشد، نمیتواند برای همیشه  جاودانه باشد. تعبیروتغییراین بخش را به انجمن مغان  سپرد تا وحدت مدیریت جامعه حفظ شودودرضمن اندیشه های اهورایی او، که درکتاب گاتاها آمده است، کامل و دست نخورده باقی بماند وهردسته ای ازموبدان نتوانند بنابه مصلحت خویش آنهارا تغییردهندواشموغی (بدعت های اختلاف برانگیز) بوجود آورند و دین سازی ودین بازی جای دین داری ودین یاری رابگیرد. این تدبیربسیاراندیشمندانه، یکی ازعجایب تاریخ را به بارآورد که مشاهده میکنیم که دین زرتشتی تنها دینی است که دین وکیش (مذهب)آن،هردو زرتشتی است ودرطول چهارهزارسال نشیب وفرازبسیارسختی که   داشته،وموبدان بزرگ بسیاری که درطول تاریخ امده اندورفته اند،فرقه های گوناگون مذهبی ایجادنکرده اند.
3. مخالفت کردن خردمندانه، وبادرایت وسیاستی راستین،با اندیشه های غیرانسانی وارتجاعی وترمزکننده عقاید آیین های مهری وزروانیسم وهوشنگی وهندوییسم.وپذیرفتن اندیشه های نیک وانسانی آنها، از دیگر شگفتی های عمل کرد اشوزرتشت درانجمن مغان که بیش ازسی سال ریاست آنرابه عهده داشت، میباشد. مخالفت باترس ازطبیعت وطبیعت پرستی. برخورد با هفت پایه رسیدن به رهبری آیین مهری درمهرابه ها که از مرحله «کلاغ» شروع میشد وبه «پیتر» ختم میگردید وجایگزین کردن آن با هفت پایه« امشاسپندان». ممنوع کردن قربانی وکشتارحیوانات درراه خدایان ومخالفت با تبلیغ وگسترش خرافات وجهل درمیان مردم با آموزش حقایق وانجام راستی ها ونیکی ها وغیره. وبنیادنهادن آیین ها ورسوماتی تازه به جای رسومات نامیمون باستانی : زره آهنی وکمند محکمی که مردم زمان برای جنگ میپوشیدند،به پوششی ساده ونازک وسپیدرنگ به نام «سدره» تبدیل شد که از9پاره ساختند ومفاهیمی اندیشمندانه به آن داده شد. وطناب محکم که بعنوان کمند برکمرمی بستند،به «کشتی » تبدیل گردید.  و نبرد با اسلحه به نبرد بااندیشه نیک تبدیل شد. جشنهای نوروزوسده ودیگر جشنهای ملی گرامی داشته شد.آتشکده ها که بسیارپیش تراز اشوزرتشت برپا بود به آدریان یعنی مجموعه آتش های 16 صنوف مختلف مردم  تبدیل گردید وشکل پرچمی بسیارسپندینه وگرامی یافت وشامل کتابخانه وکلاسهای آموزش وپرورشوسالن های اجتماعات شد ومکانهایی برای آموزش آتش عشق ودانش وخردو فرهنگ گردید.
              و بسیاری ازکارهای دیگر که  جای بحث بسیاردارد ودراین فرصت کم نمیتوان به آنها پرداخت.
 جایگزین شدن این حقایق کم نظیروباورهای اهورایی دین مزدیسنی زرتشتی، درباورمردمان پیشین که پیرو آیین های« دیو یسنی» بودند، به آرامی باورها ودرنتیجه فرهنگ ایرانیان را دگرگون ساخت وارزش های اهورایی دین زرتشتی جای ضد ارزش های پیشینیان راگرفت وخداشناسی وخداپرستی، پاک نگهداشتن محیط زیست و کاروکوشش وخدمت به خلق و سازندگی وآبادانی جای ترس ووحشت ازخدایان گوناگون وتسلیم ورضا وفدیه دادن وقربانی کردن وانجام کارهای ناآگاهانه وبی اساس پرازخرافه راگرفت.  به گونه ای که پس ازچندین صد سال کورش بزرگ توانست این آزادگی وآزادمنشی را که براساس «منه »(خرد) و«داینه»( وجدان) و«آترسچا» و «مننکهسچا» تنظیم شده بود، به میان دیگرمردمان جهان برده، برای نخستین باردرگیتی «حقوق بشر» را بنویسد ودرسرزمین های تحت تصرف خود به اجرا درآورد وکشورایران رابنیاد نهاده، حدود سی ملت را که هرکدام دارای باورهاوآرمان هایی بودند، با یکدیگرمتحد وبصورت «ساتراپ» اداره نماید، تا هرکدام بتوانند آیین ها ونوع پوشش وبینش وگویش خودراحفظ کنند ودرآبادانی ایران با یکدیگرهمازوری وهمکاری وهمیاری نمایند.
دررشته نجوم، پزشکی، فلسفه وکشاورزی وصنعت ایرانیان ازدیگرملل پیشی گرفتندوبسیاری ازعلوم وفنون، پایه ریزی شد.سرعت پیشرفت کشورایران چندین برابرگردید وایران به قدرتی عظیم مبدل شد. باوربه پاک نگهداشتن چهارآخشیج موجب شدکه ایرانیان نخستین ملت برخوردارازحمام وفاضلاب شدند.وشش نوع پزشکی درایران بوجود آمد.وبسیارپیشترازسایرملل ،پلیدی هاازریشه شناخته شدوبه بهداشت اهمیت بسیار داده شد. باوربه کاروکوشش وتلاش درپیشبرد جهان، ایرانیان را سرآمد سازندگان دانش و تمدن درجهان نمود. باوربه برابری زن ومرد موجب قدرت یافتن زنان درعرصه تولیدوزندگی شدوبسیاری اززنان به مقام سران سپاه وپادشاهی  رسیدند. باوربه برابری انسانها موجب احترام به دیگرانسانها و ممنوع شدن برده داری درایران گردید و..... و خلاصه به گواهی تاریخ، آرام آرام ،ایرانیان درهمه عرصه های دانش وتمدن ازدیگرملل پیشی گرفتند.
اینک  اینجانب به عنوان رییس انجمن موبدان تهران، ازشما آینده سازان جامعه به ظاهرکوچک ودرمعنی بزرگ زرتشتی، میخواهم ازهیچ کوششی درراه دانش اندوزی ودرک دین ودانش وفرهنگ  فروگزار نشوید. دین داشته باشید ولی ازمذهب گرایی افراطی وگروه بندی بشدت دوری کنید وبا همه توان کوشش نمایید که برهمازروی بیافزایید وازناهمازوری بشدت پرهیزنمایید. کتاب ما ازسنت ماکاملا جداست. کتاب آسمانی گاتاها سرشارازپیام های اهورایی، انسان سازوهمیشگی است. وظیفه اصلی انجمن موبدان برطبق عرف وقانون واساس نامه پاسداری ازاصول دین وفرهنگ اشوزرتشت وتفسیروتعبیرواحیانا تغییرآیین (سنت ها) باتوجه به زمان ومکان می باشد . به وحدت مدیریت دینی وفرهنگی خویش بیش ازپیش ارزش قائل شوید. درکلاسهای دینی وفرهنگی انجمن موبدان که درشهرهای تهران ویزد دایراست، شرکت کنید. به اشویی پای بندباشید وازدروغ ودروغ پرست بشدت دوری نمایید. وبه درک و گسترش« راستی ونیکی» درجهان ازهیچ کوششی فروگذارنباشید.
براساس اندیشه وباوراشوزرتشت ، انسان بایستی درتمام دوران زندگی خویش با دوبال خرد ووجدان . آترسچا ومننکهسچا. و عقل واحساس پروازکند. تاهم تن وهم روان وهم گیتی وهم مینو را برای خویش آراسته سازد.
 با امید به پیروزی نیکی وبربدی و راستی بردروغ، با تلاش وکوشش پی گیروهمازوری با همه نیکان ووهان جهان  وانسانهای فرهیخته وهومن وسپنته من، گیتی .          ایدون باد . ایدون ترج باد .  



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی